
قبلا گفتیم که ما شکلی از انرژی هستیم اینجا اضافه میکنیم که همه گفتار رفتار اندیشه و کردار ما نیز گونه هایی از انرژی هستند.زمانیکه در ذهن خود به کودک یتیمی می اندیشیم و از ته دل آرزوی کمک به او را میکنیم ما در واقع نیروی مثبت باطنی( روح) خود را بیدار کرده و با آن با کودک یتیم تماس میگیریم. ما انرژی سازنده ذهن خود را بصورت موجی نا دیدنی( در فرکانسی که بیرون از فرکانس گیرنده چشمان ماست) بسوی کودک می فرستیم و کودک خواسته یا نا خواسته این موج( احساس) را با روح خود حس کرده و متاثر میشود.
این دنیا دنیایی از انرژیهاست که هر لحظه و هر کجا با هم در تداخلند. این انرژی ها یا کلا خوبند یا بد حد وسطی وجود ندارد. انرژی یا می سازد یا ویران می کند. به همین ترتیب افکار نوشته ها کردار و تمام اعمال ما یا سازنده اند یا ویرانگر.این انرژی های دیدنی یا نادیدنی چه دنیوی چه با منشا خارج از این دنیا خواسته یا نا خواسته بر ما اثر می گذارند. حتما برای شما نیز بارها اتفاق افتاده که با شنیدن یک ترانه شاد شده اید و یا با ترانه ای دیگر گریسته اید.بارها شده که وارد مجلسی شده ناگهان دچار سر درد شده اید بدون اینکه علتی بر آن بیابید.و یا با ورود شخصی به منزل شما دچار شادی و وجد خاصی شده اید و احساس کرده اید که پراز انرژی شده اید.اینها نمونه های کمی از اتفاقاتیست که همه روزه بر ما میگذردبدون آنکه ما به آن بیاندیشیم.
اگر از افسردگی رنج می برید که هیچگاه به علت آن پی نبرده اید و حتی پزشک شما با همه درمانهای پزشکی نتوانسته به شما کمک کند. اگر از سر درد کمر درد پا درد اعتیاد طلاق فقر و ... رنج میبرید آیا باور خواهید کرد اگر بگویم که این انرژیهای سرگردان دنیوی باعث این بدبختیها هستند؟چگونه است که عده ای همواره شادند و عده ای دیگر غمگین؟. حتما شنیده یا دیده اید که جوانی بدون هیچگونه سابقه بیماری قبلی با سلامت جسمانی کامل به ناگاه دچار سرطان کشنده ای شده و در اوج جوانی بدرود گفته است.
همه ما تولید کننده و حامل انرژی هستیم همچنین ما گیرنده انرژی هستیم بدون آنکه خود بدانیم یا بخواهیم.ما بصورت خود کار و ناخواسته هکه انرژیهای اطراف خود را دریافت میکنیم. از خصوصیات انرژی اینست که باعث تغییر فرکانس ( انرژی) گیرنده می شود.این تغییر فرکانس میتواند در جهت سازنده یا ویرانی گیرنده باشد. انرژی گرمایی را در نظر بگیرید که توسط آتش یک بخاری در یک روز سرد زمستانی به ما منتقل میشود این انرژی گواراست به شرطی که از یک حدی بالاتر نرود در غیر این صورت پوست را میسوزاند به همین ترتیب زمانی که در خیابان قدم میزنید از کنار هر کسی که بگذرید انرژی خود را به وی منتقل میکنید بدون آنکه بدانید البته انرژی آنها نیز به شما سرایت میکند. شادی شما به آنها و بیماری آنها به شما منتقل میشود. نه اینکه آنها آگاهانه این کار را میکنند نه بلکه نا خواسته این این امور اتفاق می افتد.( هر چند هستند افرادی که با توسل به نیروهای پلید آگاهانه با عث بروز بیماری و بدبختی در دیگران می شوند). در این زمینه بزودی نوشته ای خواهم گذاشت.
بیاد داشته باشید که حواس پنجگانه ما دریچه های دریافت انرژی هستند و یا به زبان دیگر گیرندهای انرژی .هنگامی که شما فیلمی را تماشا میکنید این فیلم میتواند زندگی شما را دگرگون کند. این فیلم توان اینرا دارد که یک بیماری جدید در شما ایجاد کرده یا بیماری خفیف شما را کشنده کند.هر آنچه که با چشمان خود دیده و یا با گوشهای خود میشنود میتواند منبع خیر یا بدبختی باشد. در واقع این فکر شما است که این کار ها را میکند. هر چه میخوانید می بینید لمس میکنید و ... در ظهن شما تجزیه تحلیل می شود این افکار سپس منشا انرژی می شوند که یا مثبت هستند و سازنده و یا منفی و ویرانگر.بسیاری از دوستان و آشنایان را دیده ام که در ظاهر بسیار دوستانه و مهربانند ولی در باطن حامل انرژیهای منفی هستند و معاشرت با آنان می تواند بسیار مخرب باشد اگر یک اینگونه انرژیها را درک نکنید دو اگر سیستم دفاعی لازم را نداشته باشید.باید مراقب اینگونه افراد بود.آنان با شیرین زبانی میهمان نوازی دست و دلبازی شیرینگویی و لطافت ظاهری خود شخصیت خود را پنهان کرده اند. البته نه همه آنها دانسته اینگونه اند بلکه خیلی ندانسته و نا خواسته نیروهای پلید را گسترش میدهند. آنها به شما و خوانواده اتان صدمه مالی جسمی و روحی میزنند. بارها به نوعی به دوستان خود هشدار داده ام که مراقب اینگونه روابط باشند ولی گاهی گوش شنوا نداشته و دچار زیانهای هنگفتی شدند.
(جنگ ما با انسانها نیست جنگ ما با نیروهای پلید است.( در این مورد بزودی خواهم نوشت).
میپرسید چگونه این گرگ سرشتان را شناسایی کنید؟ ساده است به خود درونی خود باز گردید. به سرشت طبیعی خود که یک سرشت روحانی است باز گردید به آن فکر کنید مراقبه کنید. سعی کنید مانع غرق شدن خود در منجلاب زندگی دنیوی شوید.همه انرژی و زندگی خود را صرف تحصیلات کار ازدواج پول سکس اعتیاد و..نکنید بلکه جایی نیز به روح اندیشی بدهید. هرگز فکر کرده اید که در این دنیا چه می کنیم؟ فکر مرگ باشید که بزودی گریبان همه ما را خواهد گرفت.. انسان همواره بدنبال خوشبختی بوده با این تفاوت که خوشبختی را در چیزهای مختلف میبیند. فقط یک راه در این دنیا به خوشبختی میرسد و آن تنها راه خداست بقیه راهها هر چند در
ظاهر زیبا و در وجود عاقلانه به نظر برسند گمراهی مطلقند و بس ادامه دارد.......