۱۳۸۸ اسفند ۲۶, چهارشنبه

سدی در برابر نیروهای پلید


زمانیکه شما با سرشت خود آشنا شدید و دوستانه با ناخودآگاه خود ارتباط بر قرار کردید و به نصایح وی گوش فرا دادید آنگاه نه تنها به راحتی میان انرژی مثبت و منفی فرق قائل میشوید بلکه با هر که رو به رو میشوید حسی در شما به ناخودآگاه بوجود میآید که شما را در ارتباط با وی کمک میکند، در این هنگام شما نسبت به افراد با نیروی منفی حس خوبی نخواهید داشت هر چند آنان به خوبی در ظاهر با شما رفتار کنند ولی شما میدانید و مطمئن هستید که باطنی منفی و خطرناک دارند.همچنین شما در مقابل افراد مثبت همچون جاذبه آهنربا جذب میشوید هر چند این افراد حرفی برای گفتن یا مالی برای پز دادن نداشته باشند.این مطلب نه تنها در مورد انسانها بلکه در مورد هر آنچه که در این کره خاکیست نیز صدق میکند، برای نمونه اگر به یک میهمانی دعوت شده اید ، شما حتی قبل از اینکه آنجا رفته یا دیگر میهمانان را ببینید به راحتی حس خوا هید کرد که چگونه روحی در آن میهمانی حضور دارد.
اما نکته مهم پس از شناخت انرژیها در افراد و اشخاص چگونگی محافظت خود از شر نیروهای پلید افراد است.بسیارند افرادی که ناخودآگاهانه مشکلات روحی و بدنی خود را سوار بر انرژی منفی خود در حین تماس تلفنی ، ارتباط روزانه به شما منتقل میکنند بدون آنکه خود بدانند. همچنین کم نیستند اشخاص بدجنسی که در لباس دعانویس جادوگر و ...با آگاهی و با کمک نیروهای پلید سعی در طلسم کردن، نفرین،قفل کردن و ...دیگران دارند. چه باور داشته و یا نداشته باشید این کارهایی است کاملا واقعی که همه روزه و در همه فرهنگها رخ میدهد.
ما در بعد زمان و مکان(دنیای مادی) و با حواس پنجگانه خود زندگی میکنیم و در حالت عادی نمیتوانیم سر از دنیای ماورای طبیعت درآوریم مگر زمانیکه روح خود را به پرواز در آورده آنگاه خوا هید دید که انسانهایی در لباس میش چگونه گرگ صفتند و چگونه همچون روبه با توسل به نیروهای شریر روحانی تلاش در تخریب اساس انسانیت دارند.
برای محافظت خود در برابر این حیله گران و خرابکاران باید دیوارهای محکمی در اطراف خود و زندگی کشید تا جلوی ورود آنها را بگیرید.انرژی ها محدودیتهای خاص خود را دارند، برای نمونه نور بر تاریکی غلبه دارد تاریکی در نور روشن میشود یعنی نور تاریکی را نابود میکند .
قویترین دیوار در مقابل نیروهای تاریکی پاکی درون ماست.پرهیز از گناهان، خوبی دیگران را خواستن، و در یک کلام خدا و بنده خدا را با تمام دل و جان دوست داشتن یعنی موجودی کاملا با انرژی مثبت شدن است.در این زمان نه تنها هیچ طلسم و نفرینی بر شما اثر نخواهد کرد بلکه فرستندگان اینها خود متضرر خواهند شد.
با دوست داشتن دیگران میتوان دیواری به مراتب محکم در اطراف خود و خانوادتان ساخته که نه تنها جلوی نیروهای پلید را میگیرد بلکه راهگشای زندگی دنیوی و اخروی شما نیز خواهد شد. اگر در زندگیتان مشکل روحی یا جسمی دارید، اگر احساس میکنید که نفرین شده اید و یا کارتان گره خورده و طلسم شد اید ، از امروز دوست داشتن را بیازمایید، همه آنهایی را که به شما بدی کرده اند ببخشید، با تمام دل از کرده آنها بگذرید .این تنها راه شکست نفرین و طلسم ها است.گذاشت و بخشش قویترین حفاظ برای شما و بهترین وسیله برای خنثی کردن همه طلسم ها ، چشم زخم ها ، نفرینها و ... است.آنگاه به مرور خواهد دید که احساس سبکی میکنید شبها راحت میخوابید، در کارهایتان گشایش رخ میدهد و بیماری از روح و جسمتان رخت بر میکند.
کلام خدا،نیایش و پرستش نیز در راستای گذشت و دوست داشتن دیگران عمل میکنند . دلی پاک از کینه و دشمنی، پور نور و نورانیست، و با داشتن اینچنین دلی به هر کجا که پا بگذارید خفاشان تاریک پرست، از نور افشانی شما پا به فرار خواهند گذاشت.

۱۳۸۸ اسفند ۱۷, دوشنبه

راههای جلوگیری از انرژی منفی


قبل از آغاز این بخش لازم میدانم درتوضیح آنچه قبلا نوشته ام اینرا اضافه کنم که نه همه بیماران بیماری خود را از راه سرایت انرژی منفی کسب میکنند بلکه گروهی بیمارند چون به طور مادر زادی به این بیماری مبتلایند و یا دچار تصادف رانندگی شده اند و ...ولی حتی در این موارد نیز اگر به دقت بیاندیشیم خواهیم دید که در نهایت این نیروهای منفی بوده اند که سبب تصادف شده و یا به صورت ژنتیکی از یک نسل به نسل دیگر بیماری را منتقل کرده اند .
مطلب دوم نکته ای بود که یکی از دوستان یادآوری کردند و آن اینکه هر کسی تحت تاثیر این نیروهای منفی قرار نگرفته و دچار بیماری نخواهد شد. در یک جمع با وجود یک فردی با انرژی منفی، همه دچار سر دارد، خستگی و ... نمیشوند، چرا؟ چون هستند افرادی که انرژی مثبت دارند و حتی دیوارهای محافظ روحانی دارند که نه تنها جلوی آسیب آنها را میگیرد بلکه انرژی منفی دیگران را باز پس میفرستد.
اما بر گردیم به بحث اصلی که همانا دنباله یادآوری بالاست: با وجود این همه نیروهای پلید خواسته و نا خواسته در جامعه ، چگونه از خود و خانواده خود محافظت کنیم؟ انسان نیاز به روابط اجتماعی دارد باید وارد محیط کار تحصیل خرید و ... شود و باید با افرادی که ظاهری خوش ولی درونی خطرناک دارند سر و کار داشته باشد، در این صورت چگونه خود را از گزند تیرهای کشنده آنها در امان دارد؟
برای این کار نخست ما باید شناخت خوبی از انرژی های مثبت و منفی داشته باشیم. در این مورد به نمونه هایی که در نوشته های گذشته آورده ام سری بزنید .بسیار مهم است که گیرنده های خود را حساس کنیم . باید تمرین روزانه داشته باشیم تا بدانیم با شخصی که تلفنی صحبت میکنیم یا در فیس بوک میبینیم آیا مثبت است یا منفی؟ قبلا گفتم که خوب و بد مطلق هستند نه نسبی. تعریف نسبی خوب و بد دنیوی است. ولی در کلام خدا هر آن چه که در راستای کلام خدا باشد خوب در غیر این صورت بد است و این یعنی حد واسطی ندارد.
اما چگونه میتوانیم گیرنده خود را فعال کنیم؟ و اینکه اصلا این گیرنده چیست و کجای بدن ما قرار گرفته ؟ حقیقت اینست که خدا در درون ما حس ششم( وجدان،نا خود آگاه و ...) را قرار داده است که همچون حواس پنج گانه ما عمل میکند. از خصوصیات حواس انسان اینست که با تمرین حساسیت آنها بیشتر میشود . موسیقی دانان و نوازندگان از حس شنوایی خوبی برخوردارند و به راحتی به کوچکترین و ضعیفترین فرکانسهای شنوایی واکنش نشان میدهند، این نیست مگر با تمرین آنها در سازهای موسیقی یا شنیدن نتهای موسیقی . همن گونه نیز حس ششم ما میتواند فعال شود . بارها برای همه ما اتفاق افتاده که در یک موردی سر دو راهی گیر کرده ایم ، برای نمونه سر خرید یک کالا دو دل بودیم بخریم یا نه ، صدای ضعیفی از درون ما با ما صحبت کرده و به ما میگفت که نه ولی ما به ظاهر قضیه نگاه کرده صدای درونی خودرا انکار کردیم و کالا را خریده ایم که پس از اندی از خرید خود پشیمان شده به یاد آن نه ضعیف درونی افتاده ایم. این داستان هر روز بارها تکرار میشود و ما اکثرا گوش دل به حرف دل خود نمیدهیم ،چرا؟زیرا که با عقل خود این زندگی را می چرخانیم یعنی با حواس پنجگانه با آنچه شنیده یا میبینیم تصمیم میگیریم نه با آنچه وجدانمان درک میکند.
اگر می خواهید مثبت و منفی بودن یک دوست آشنا یا نا آشنا را بیابید باید از دل خود بپرسید نه از عقل . عقل انسان وابسته به یافته های انسانی و فیزیکی است. عقل در یافتهای حواس پنجگانه را تحلیل کرده خوب و بد را گزارش میکند انسانی را با لبان خندان ، لباس زیبا خوب و دیگری را بد گزارش میکند در صورتی که اکثر این موارد عقلانی اشتباه است.اگر به خود درون رجوع کنید ، ته دل ما احساسی دیگر نسبت به اشخاص یا اخبار یا ... دارد که مهم اینست که به آن توجه کنیم، اگر گوش شنوا( منظور گوش دل) به درون خود داشته باشیم و به نصایح آن جامه عمل بپوشانیم آنگاه گیرنده خود را فعال کرده ایم در این هنگام در یک جشن عروسی هنگامیکه با افراد گوناگون روبه رو میشوید براحتی حس ششم شما اخطارهای اولیه از آنها را به شما میدهد و شما باور میکنید، آنگاه فریب خوش زبانی، شیرین گویی و ... آنها نمی شوید، در واقع خود را از انرژی منفی بیمار ساز آنها در امان میدارید.
راه های زیادی برای حساس شدن و شنیدن صدای درون وجود دارد. بسیارند افرادی که همواره شکایت میکنند که صدایی از درون خود نمی شنوند .البته این کاملا درست نیست چرا که صدای درون ما به صورت یک نجوای درونی هر چند ضعیف تلاش دارد تا با ما رابطه بر قرار کند، مشکل این گونه افراد دل مشغولی بیش از حد به دنیا و بی توجهی به درون روحانی خود است. این افراد شدیدا سرگرم کار،زندگی، تحصیل و ... هستندو حواس پنج گانه خود را با تمام توان عقلانی بکار برده اند تا زندگی خود را بچرخانند، در زندگی آنها جایی برای تفکرات روحانی نیست.برای این افراد و دیگران میگویم که دلسرد نشنوند و میتوانند براحتی با کمی شکیبایی و تمرین شنوای روح خود شوند. برای اینکار باید ابتدا در این زمینه که انسان ترکیبی از جسم و روح است تفکر کنند. هر چه بیشتر به روح خود بیاندیشند بیشتر به توانایهای آن آگاه میشوند . باید دانست که خوردن،خوابیدان،سکس و ...تمام تواناییهای یک انسان نیست بلکه روابط روحانی باید در بالای این مسایل جای بگیرد.گروهایی با انجام ریاضت از نوع صوفیگری یا عارفانه به این هدف میرسند ولی حقیقت اینست که در این مورد نیازی به صوفیگری و ریاضت نیست ، کافیست ضمن اینکه مشغول کار و تحصیل خود هستید روزانه چند دقیقه ای نیز آرام شده در یک گوشه نشسته به فکر فرو روید، فارغ از همه دغدقه های این زندگی، به اینکه در این دنیا چه میکنید، از کجا آمده اید و آیا با مرگ این زندگی پایان مییابد؟ برای کمک میتوانید به یک موسیقی آرام بخش گوش دهید، نوشته هایی در این زمینه خوانده ، نقاشی کنید و ...که همه اینها نوعی از مدیتاسیون یا مراقبه است . میتوانید بسته به سلیقه شخصی خود یکی را بر گزینید. مهم اینست که چند دقیقه ای از این دنیا دور شده و به آخرت این زندگی بیاندیشید.در آخر باید یادآور شوم که خواندن یا گوش کردن به کلام خدا خود به تنهایی بهترین راه بیدار سازی حس ششم یا درون نا خود آگاه است،کلام خدا را هر روز بخوانید تا به راحتی انرژی های منفی افراد را شناسایی کرده و از خود و خانواده خود در برابر طلسم،نفرین،چشم بد،و تمام نیروهای پلید محافظت کنید.